عجیبترین اختلالهای روان | بخش دوم
این مقاله در ادامه مقاله قبل آمده است و در ادامه به 7 مورد از عجیبترین اختلالهای روان می پردازیم تا پایان همراه ما باشید.
سندرم استندال
سندرم استندال یک بیماری روان تنی است که، خوشبختانه، ظاهرا موقتی است. زمانیکه فرد در یک مکان یا سایر محیط ها در معرض هنر زیاد قرار می گیرد. که بسیار زیباست، این اختلال رخ میدهد. افرادی که ابتلا به این اختلال عجیب و در عین حال ترسناک را تجربه کرده اند. میگویند که ناگهان ضربان قلبشان بالا میرود، دچار اضطراب شدید، گیجی، سردرگمی و حتی توهم میشوند. نام سندرم استاندال برگرفته از نویسندهی قرن نوزده فرانسه است. که تجربیات خود بعد از سفر به فلورانس در سال ۱۸۱۷ را با جزئیات شرح داده.
اختلال ساختگی
اکثر افراد با اولین نشانه های آبریزش بینی از فکر به سرماخوردگی یا بیماری احتمالی به خود میلرزند اما افراد مبتلا به اختلال ساختگی اینطور نیستند. دغدغه و میل به بیماری ویژگی این اختلال ترسناک است. درواقع، اکثر افراد مبتلا به اختلال ساختگی عمدا خودشان را مریض میکنند تا خدمات درمانی دریافت کنند (این مورد با خودبیمارانگاری فرق دارد).
گاهی افراد صرفا خودشان را به مریضی میزنند. حیله ای که شامل داستانهای من درآوردی، فهرست بلندی از علائم و رفتن از یک بیمارستان به بیمارستان دیگر میشود. این دغدغه ی بیماری اغلب ریشه در آسیب روحی در گذشته یا بیماری جدی دارد. اختلال ساختگی کمتر از ۵% از جمعیت کلی را تحت الشعاع قرار میدهد و اگرچه درمانی ندارد اما اغلب با روان درمانی قابل کنترل است.
اختلال تجزیه ی هویت
اختلال تجزیه ی هویت (DID)، که در گذشته اختلال چندشخصیتی نامیده میشد، یک بیماری روانی وحشتناک است که در فیلم و سریال بسیار به آن برمیخوریم اما به شدت اشتباه درک شده است. به طور کلی، کمتر از ۱% از افراد مبتلا به اختلال تجزیه ی هویت ۳-۲ شخصیت دارند (و گاهی بیشتر). این افراد مرتبا بین شخصیتهای خود در گردشند و ممکن است چند ساعت یا چند سال روی یک شخصیت ثابت بمانند.
ممکن است هر زمان و بدون هشدار قبلی بین هویتهای خود جابه جا شوند و متقاعد ساختن فرد به این که مبتلا به این اختلال است تقریبا غیر ممکن می باشد. به همین دلیل، افراد مبتلا به اختلال تجزیه ی هویت نمیتوانند زندگی عادی داشته باشند و معمولا در تیمارستان زندگی میکنند.
سندرم کلوور-بوسی
فرض کنید میل به خوردن کتاب داشته باشید. یا بخواهید با ماشین رابطه ی جنسی برقرار کنید. این مورد در رابطه با افراد مبتلا به سندرم کلوور-بوسی حقیقت دارد. سندرم کلوور-بوسی یک اختلال روانی ترسناک است که با علائمی نظیر از دست دادن حافظه، میل به خوردن اشیای غیر خوراکی و جاذبه ی جنسی نسبت به اشیای بیجان مانند اتومبیل شناخته میشود.
تعجبی ندارد که این افراد اغلب در تشخیص اشیاء یا افراد آشنا به مشکل برمیخورند. تشخیص این اختلال روانی ترسناک دشوار است و به نظر میرسد درنتیجه ی آسیب شدید به حافظه ی موقت مغز رخ میدهد. متاسفانه، درمانی برای سندرم کلوور-بوسی وجود ندارد و فرد مبتلا به آن اغلب تا پایان عمر در این وضعیت باقی میماند.
اختلال وسواس فکری-عملی
اگرچه اسم اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) به گوش خیلی ها خورده و اغلب مورد تمسخر قرار میگیرد. تعداد کمی به درک کامل نسبت به آن رسیده اند. این اختلال به طرق مختلف نمود پیدا میکند اما اغلب با علائمی مانند ترس شدید، اضطراب و نگرانی های مداوم همراه است. افراد مبتلا به این اختلال تنها از طریق تکرار اعمال، مانند دغدغه ی تمیزکاری، میتوانند از شر چنین احساسات طاقت فرسا خلاص شوند.
بدتر از همه اینکه، این افراد اغلب نسبت به غیر منطقی بودن ترسهای خود آگاه هستند. اما این آگاهی چرخه ی تازهای از اضطراب را به دنبال می آورد. این اختلال تقریبا ۱% از جمعیت را تحت الشعاع قرار میدهد و اگرچه دانشمندان از علت دقیق آن مطمئن نیستند. باورها بر این است که مواد شیمیایی مغز از عوامل موثر در بروز این اختلال است.
سندرم پاریس
سندرم پاریس یک اختلال روانی عجیب و موقتی است که باعث میشود. فرد هنگام مسافرت به شهر پاریس کاملا اختیار خود را از دست بدهد. جالب است. بدانید به نظر میرسد این اختلال در بین مسافران ژاپنی بیشتر شایع باشد. از بین تقریبا ۶ میلیون مسافر ژاپنی که سالانه از پاریس دیدن می کنند، ۲-۱ جین دچار اضطراب شدید، زوال شخصیت، زوال واقعیت، افکار آزاردهنده، توهم و هذیان های دقیقی میشوند که خبر از سندرم پاریس میدهد.
پزشکان تنها میتوانند دلیل این اختلال را حدس بزنند. از آنجاییکه اکثر افرادی که دچار سندرم پاریس میشوند. سابقه ی اختلال روانی ندارند، سرنخ اولیه این است. که چنین اختلال ترسناک عصبی در اثر موانع زبانی، خستگی جسمی و روحی و واقعیت پاریس در مقایسه با ورژن ایده آل آن اتفاق میافتد.
فراموشی تکراری
این اختلال بسیار شبیه به سندرم کاپگراس است. اما افراد مبتلا به فراموشی تکراری به جای همزاد قائل شدن برای دیگران، باور دارند که یک موقعیت تکثیر شده. این باور به روشهای مختلف نمود پیدا میکند اما فرد مبتلا همیشه معتقد است. که یک موقعیت همزمان در دوجا وجود دارد. اصطلاح «فراموشی» تکراری نخستین بار در سال ۱۹۰۳ توسط عصب شناسی به نام آرنولد پیک برای معرفی بیمار مبتلا به آلزایمر مورد استفاده قرار گرفت. این وضعیت امروزه بیشتر در افراد دچار تومور، جنون، آسیب مغزی یا سایر اختلالات روانپزشکی مشاهده میشود.