علل خیانت در زنان و مردان چیست؟
در این مقاله یاد میگیریم: علل خیانت در زنان و مردان
خیانت یک عارضه اساسی است در زندگی زناشویی انسان که در طول زندگی زوجی وقتی رخ میدهد مشکلات اساسی برای روح و روان انسان ایجاد میکند و زخمهای عمیقی ایجاد خواهد کرد.
خیانت میتواند مشکلات اساسی را ایجاد کند، هر چند گاهی اوقات پیامدش میتواند بخشیدن یک روح دوباره به زندگی و تغییر اساسی در زندگی زوجی باشد.
درمانگر باید کمک کند که خیانت درمان شود و این دو به زندگی برگردند. چون این زخم خیانت آنقدر عمیقه که اگر قربانی حتی طلاق بگیره و یا عامل خیانت بمیرد باز هم زخم التیام نیافته و آسیب روانیش در زندگی وجود دارد. اثر مرگ زودتر از اثر خیات از بین میرود. خیانت اینقدر تخریب کننده اس.
وقتی خیانت به معادلات زوجی وارد میشود همه مشکلات دیگر رنگ میبازند و تحت تاثیر مشکل خیانت کم رنگ میشوند.
خیانت احساسی است که به طرف مقابل دست میدهد.
چند وقت پیش مراجعی داشتم که میخواست زنش را در دوران عقد طلاق دهد. وقتی از او علت را جویا شدم متوجه شدم که به دلیل اینکه زن پسر عمویش را بوسیده بود بسیار ناراحت بود. زن میگفت: او مثل برادرم بوده است. ما از بچگی با هم بزرگ شدهایم و همیشه باهم روبوسی میکردیم. اما مرد به شدت از این مساله ناراحت بود و حس خیانت به او دست داده بود. خیانت برمیگردد به دریافت فرد از مفهوم خیانت.
خیانت از نقطهای آغاز میشود که همسر شما از آن رابطه چه احساسی پیدا میکند.
مطالعات جامعهشناسی نشان داده یکی از علل جداییها، خیانت است و در مقابل این رفتارغلط، جامعه بیشتر با مردها مدارا میکند.
وقتی در ازدواج نیازهایی که فرد به خاطر آنها ازدواج کرده است تامین نشود، ممکن است فرد به خیانت دست بزند.
در ادامه مقاله به همه ریز فاکتورهایی که ممکن است باعث خیانت در مردان شوند اشاره میکنم.
نابالغی:
1-عدم توانایی در حفظ رابطه متعهدانه به دلیل نداشتن بلوغ عاطفی قادر به حفظ تعهد در رابطه نیست.
2- فکر نمیکند که ممکن است رفتارش پیامدهای جدی داشته باشد. به دلیل نبود بلوغ فکری واجتماعی از پیامدهای احتمالی کارش بیخبر است یا اینکه اصلا به عواقب آن فکر نمیکند و فکر میکند ماجراجوییهای جنسی مشکلی ندارد و ا خودش را مقصر میداند که گاهی شیطنت کند.
3-این افراد فکر میکنند تعهد به ازدواج مانند کتی است که هروقت دلشان خواست میتوانند آن را در بیاورند.
2-مشکلات و اختلالات شخصی و فردی:
۱- اعتیاد به الکل و مواد مخدر یکی از عوامل مهم در خیانت محسوب میشود. افراد معتاد چون تعهد در آنها از بین میرود به راحتی دست به خیانت میزنند.
۲- اعتیاد به رابطه جنسی. این نوع اعتیاد یک انحراف جنسی محسوب میشود که باید برای درمان آن قبل از ازدواج اقدام کرد. این مساله قبل از ازدواج نمایان میشود افرادی که تعدد رابطه جنسی در قبل از ازدواج با افراد مختلف دارند قبل از درمان به هیچ عنوان حق ازدواج ندارند.
3- عدم امنیت و کمبود عزت نفس:
۱- گاهی مرد فکر میکند به اندازه کافی جوان، خوش تیپ، باهوش و ثروتمند نیست و به خاطر همین احساس نا امنی میکند. و سعی میکند با زنانی که اورا تایید میکنند ارتباط برقرار کند تا بتواند کمبود اعتماد به نفس یاعدم امنیت را تامین کند.
۲-گاهی دیده میشود که بسیاری از این خیانتها ریشه در بحران میان سالگی مرد دارد. مرد برای تقویت غرور و همچنین اعتماد به نفس به دنبال جلب و تایید زنان دیگر هستند و میخواهد ببیند که چقدر زنان دیگر او را میخواهند یا ارزشمند میدانند.
4-پایان دادن به رابطه:
گاهی مرد میخواهد همسرش را را وادار کند که طلاق بگیرد، و تمایلی به زندگی کردن با او ندارد اما نمیخواهد قبل از پیدا کردن جایگزین به رابطه پایان دهد. یا اینکه برای فرار از مسیولیتهای طلاق میخواهد که اول همسرش دادخواست طلاق بدهد.
5-کمبود رابطه دوستانه مردانه:
گاهی وقتها مردان نیاز به رابطه دوستانه با مردان دیگر را دست کم میگیرند. آنها گمان میکنند همه نیازهای اجتماعی و احساسیشان را باید همسرشان تامین کند و چون اینگونه نمیشود خیانت می کند. بهتر است مردان پس از ازدواج ارتباطات دوستانه با جمع مردان را ترک نکنند و گاهی اوقات با جمع دوستان به تفریح بروند. زنان نیز نباید همسرانشان را از این کار منع کنند.
6-افرادی که در کودکی مورد کودک آزاری قرار گرفته اند:
بیتوجهی در کودکی، سو استفاده احساسی، فیزیکی، جنسی، زخمهای درمان نشده دوران کودکی
بروز مشکل در دلبستگی و صمیمیت در کودکی ممکن است اگر درمان نشده باشند موجب می شود فرد به خیانت دست بزند.
هیجان خیانت جنسی، مرهمی است بر این زخمهای دوران کودکی.
7-خودخواهی:
افرادی که به شدت خودخواه هستند معمولا صرفا بخودشان اهمیت میدهند و اهمیتی به احساسات یا تمایلات دیگری نمیدهند.
آنها بدون پشیمانی و حسرت دروغ میگویند و اصلا واهمهای ندارند از اینکه دروغشان آشکار شود.
معمولا این افراد میلی به زندگی تک همسری ندارند و خودشان را محقق زندگی چند همسری میدانند. و بیتوجهی به پیمان ازدواج را برای خودش جایز میدانند.
8-خود یگانه پنداری (خودشیفتگی)
باور دارد که آنقدر خاص و بیهمتا است که شایسته رفتاری ویژه و متفاوت با دیگران است و قواعد و قوانینی رایج در مورد او صدق نمیکند، میتواند با روابط فرا زناشویی به خودش پاداش دهد.
9-فقدان کنترل محرک ناگهانی:
هیچوقت به خیانت فکر نمیکند اما همین که در یک موقعیت خاص قرار بگیرد به پیامد هایش فکر نمی کند و خیانت می کند.
10- انتظارات نامعقول و غیر واقعی :
مرد خیال میکند که همسرش باید مانند یک سوپر استار پورن عمل کند در حالیکه این محال است و این یک انتظار کاملا غیر عادی است.
این عوامل در مورد خیانت مردان بسیار مطرح است و هر کدام از این زیر فاکتورها میتوانند به عنوان تنها دلیل خیانت هم محسوب گردند.
در ادامه این مقاله به علتهایی که زنان خیانت میکنند اشاره میکنم.
بسیاری از زنانی که خیانت میکنند میدانند این کار برای رابطه و همسرانشان ناخوشایند است اما چرا به این رفتار ادامه میدهند؟
در اینجا به ۸ دلیل رایج برای خیانت زنان متاهل اشاره میکنم.
1-عزت نفس پایین
کسانی که عزت نفس پایینی دارند و دچار افسردگی و تروماهای (Trauma) حل نشده در دوران کودکی هستند و یا به دنبال تایید از طریق فعالیتهای جنسی و عاشقانه هستند، بیشتر ممکن است درگیر خیانت شوند. این افراد به دلیل عزت نفس بسیار پایین به دنبال تایید گرفتن یا تحسین شدن هستند و اگر آنرا از همسرشان دریافت نکنند به سمت کسانی متمایل میشوند که این خلا را برایشان پر کند.
2- انتقام
شما اگر کسی را ۳۰ درصد برنجانید ابتدا باید خودتان را ۷۰ درصد متلاشی کنید. ایا میارزد که برای رنجاندن همسرتان خودتان را ۷۰ درصد نابود کنید؟
گاهی ممکن است زن به خاطر اینکه همسرش به او خیانت مالی و جنسی و یا عاطفی کرده است دست به انتقام بزندو برای جبران خیانت توسط همسرش خیانت کند. معمولاً زنانی که انتقام میگیرند از افشای رازشان ترسی ندارند و اتفاقا کاری میکنند که این مساله افشا شود و درد کشیدن همسرشان را شاهد باشند. آنها به دلیل آسیبی که خوردهاند بدترین روش ممکن برای جبران را انتخاب میکنند. و خودشان را دچار بیحرمتی و بیعفتی مینمایند.
اگر برای انتقام تصمیم به خیانت گرفتهاید کمی دست نگه دارید به به عواقب کاری که میخواهید انجام دهید فکر کنید. این کار اسیبش برای شما چندین برابر از آسیبی است که به همسرتان وارد میکنید.
3- تنهایی و بی توجهی
گاهی زن حس میکند به جای معشوق با همسر، صرفا یک خدمتکار، پرستار، مادر یا شریک مالی است. در نتیجه سعی میکند از رابطه خارج از ازدواج برای پر کردن این خلا عاطفی استفاده کند.
4 – کمبود هیجان
زنان بسیار زیاد به هیجان و دلبری در یک رابطه نیاز دارند. آنها نمیتوانند یک رابطه کسل کننده را تحمل کنند. زنان در یک رابطه بدون هیجان حتما افسرده خواهند شد و برای فرار از این غم و حالات دردناک افسردگی ممکن است به سمت روابط فرازناشویی بروند.
یکی از علتهای دیگرارضا نشدن وعدم رسیدن به ارگاسم در رابطه جنسی با همسر و یا زود انزالی مرد است. سرد بودن رابطه جنسی با همسر هم یکی دیگر از علت هاست.
5 – فقدان صمیمیت در خانه
حتی اگر به اندازه کافی رابطه جنسی هم وجود داشته باشد، باز هم جای ارتباط عاطفی را برای زن نمیگیرد ارتباط عاطفی سهم بالاتری برای زن دارد و زنی که چنین چیزی را دریافت نکند ممکن است در جای دیگری آنها را جستجو کند.
۶- انتظارات غیر معمول زنان از همسرانشان
مثلاً زن انتظار دارد تمام نیازها و خواستههایش را شوهرش برایش فراهم کند. این انتظار نامعقول ممکن است زن را به سمت فرد دیگری سوق دهد. فردی که برای هوسرانی به زن قولهایی میدهد و زن گمان میکند که نیازهایش در ارتباط با آن مرد فراهم خواهد شد.
7- عدم حمایت ازطرف زنان جامعه
زنان بخش بزرگی ازجامعه را تشکیل میدهند و سلامت روان زنان جامعه به حمایت آنها از همدیگر بستگی دارد.
سلامت روان زنان جامعه از طریق دریافت دوستی و حس تعلق به جامعه زنان ایجاد میشود زنی که از سوی هم جنسان خودش مخصوصاً مادرش حمایت دریافت نکرده است بیشتر به سمت مردان تمایل پیدا میکند و در دوران متاهلی ممکن است خیانت کند.
8 – پایان دادن به ازدواج
بعضی از زنان هستند که خیانت میکنند تا سریعتر از ازدواج خارج شوند. این زنان از آنجایی که یا به زور ازدواج کردهاند یا در فرایندی که در طول ازدواج اتفاق افتاده از شوهرانشان متنفر شدهاند اما همسرانشان حاضر به طلاق دادن آنها نیستند بهترین روش برای جدایی زود هنگام را خیانت فرض میکنند . بعضی از این افراد تا جایگزین پیدا نکنند طلاق نمیگیرند. این بدترین روش ممکن برای فرار ازاین ازدواج است.
مردانی که به زور با همسری زندگی میکنند که میدانند وی را دوست ندارد بیشتر در معرض خیانت همسر هستند. بهتر است اگر متوجه شدید که همسرتان از زندگی با شما رضایت ندارد قبل از اینکه به زور اورا در زندگی نگه دارید از یک زوج درمانگر برای حل تعارضات خود استفاده کنید تا کار به خیانت یا طلاق نکشد.
درد خیانت
فردی که با چنین مسئلهای از سوی همسرش روبرو میشود دچار فروپاشی غرور و شخصیت میشود مرد یا زن هم ندارد. عامل خیانت نیز با برچسبهای زیادی رو به رو میشود که بیاخلاقی سادهترین آنهاست. برخی ازاین انسانها چه زن چه مرد قطعا بی اخلاق و تنوع طلب هستند، اما لزوماً همه خیانتکاران اینطور نیستند. صیانت از سوی فرد میتواند در شرایطی رخ دهد که او سالها به همسرش متعهد بوده و همه سختیها را تحمل کرده است.
بیاخلاقی از سوی برخی از افراد حاصل جریانات و اتفاقاتی است که همه دست به دست هم داده و او را به سمت خیانت سوق داده است بنابراین در موارد زیادی با حل مشکلات زمینهساز توسط یک روانشناس میتوان فرد عامل خیانت را دوباره به زندگی سالم بازگرداند.
بخشش در خیانت
هیچ کس نمیداند که باید چطور با یک مرد یا یک زن خیانتکار برخورد کرد. ویا برای بخشش و زندگی با فرد خیانتکار آماده کرد. توصیف خشم و آسیب روحی که فرد در این شرایط احساس میکند، ساده نیست. هر فردی ممکن است واکنش متفاوتی به این موقعیت داشته باشد.
برخی نمیتوانند آن را حذف کنند و کاری میکنند که پشیمانی به بار میآورد.
برخی دیگر ساکت و آرام برای طلاق اقدام میکنند.
اما راه دیگری نیز هست که بتوانید فرصتی ارزشمند و دوباره به این زندگی بدهید.
اما چطور میتوان یک همسر خیانتکار را بخشید؟
توجه داشته باشید که خیانتها لزوماً نباید به طلاق و جدایی ختم شود. گاهی باید برای جلوگیری از فروپاشی خانواده فرصتی برای بخشش و جبران داد.
گاهی وقتها قربانی های خیانت، گذشت میکنند، به خاطر حفظ آبرو و ترس از طلاق و یا فرزندانشان. اما نمیتوانند ببخشند و سالهای سال زجر میکشند.
بخشش یعنی کاری کنیم که خودمان آرامش پیدا کنیم اما گذشت یعنی اینکه آسیبی به او نخواهیم زد و این بخشش است که مد نظر ما روان درمانگران خیانت است.
من در این درمان کمک میکنم که فرد سهم خود را در این اتفاق قبول کند، هرچند که مسئولیت ۱۰۰ درصدی خیانت بر عهده فرد خائن میباشد اما به هر حال برای بهبود کیفیت زندگی باید به قربانی هم کمک شود تا بتواند موارد آسیبزا و ریز فاکتورهای سوق دهنده به سمت خیانت را بشناسد و تغییری در مدل رفتاری خود حاصل کند.
من به فرد عامل خیانت کمک میکنم تا پس از اینکه مسِولیت صددرصدی خود را پذیرفت و با شخص ثالث قطع رابطه کامل انجام داد، بتواند با فرد قربانی همدلی کند.
توجه: برای درمان خیانت و اینکه فرد قربانی بتواند فرد خاطی را ببخشد باید بدون قید و شرط از رابطه با شخص ثالث بیرون بیاید و به هیچ عنوان رابطه را با ادامه ندهد.
فرد عامل باید تا جایی که ممکن است با فرد قربانی همدلی کند و به او بفهماند که میداند چقدر به او ستم کرده است و چقدر به او آسیب زده است. فرد قربانی باید متوجه شود که عامل خیانت متوجه کار زشتش شده است و دست از این کار کشیده است. در واقع درمان خیالت به سادگی انجامپذیر نیست و نیاز به جلسات روان درمانی بسیار حرفهای دارد.
توصیه:
اگر با خیانت روبرو شدید به هیچ عنوان هیجان زده اقدام نکنید و در اولین فرصت از یک روان درمانگر خیانت، یعنی کسی که بتواند خیانت را درمان کند کمک حرفهای بگیرید. شتابزده عمل نکنید مطمئن باشید که خیانت قابل درمان است و زندگی شما پس از خیانت قطعاً شیرینتر از قبل خواهد شد. خیانت عارضهای است که بر ازدواج شما وارد شده است، بنابراین بعد از اینکه این عارضه درمان شد، زندگی شما زیباتر از قبل ادامه پیدا خواهد کرد. برای حل مسائل و تعارضات زناشویی قبل از اینکه به خیانت منجر شود اقدام کنید. زخمی که خیانت به فرد میزند آثارش حتی پس از مرگ همسر خاطی باقی خواهد ماند.
بنابراین حتی اگر از همسر خیانتکار خود جدا شدهاید و یا او فوت کرده است، بازهم شما نیاز به روان درمانی دارید تا بتوانید زخمهایی که خیانت به شما وارد کرده است را درمان کنید و یک زندگی آرام توأم با سلامت روان را برای آینده خود رقم بزنید این مسئله را جدی بگیرید و به سلامت روان خود اهمیت دهید.